بری جونز بعدها در مصاحبهای گفت:
«اون لحظه اگر ساعت همراهم نبود... شاید هیچوقت برنمیگشتم.»
این ساعتمچی، زخمی شد؛ اما جونز زنده ماند. ساعت تا سالها با او ماند، با همان رد گلوله، با همان خمیدگی در قاب و دسته کوک شکستهاش، مثل یادگار وفاداری که هرگز ترک نکرد. و هر بار که کسی از او درباره آن روز میپرسید، با دستانش ساعت را نشان میداد و میگفت:
«این، دلیل زنده بودن منه.»